من نقشِ خامِ آرزوهای نهان را در نگاهم میدهم تصویر...
یک سیگاری وابسته که اگر هوای دود کردن به سرش بزند ،
در میان هجوم باد و طوفان هم سیگاری بر لب میگذارد ، پشت به باد می ایستد و فندکش را در می آورد .
هی تلاش میکند و هی صدای فندکی که روشن نمیشود می رود روی اعصابش .
اما سیگاری که روی لب رفت ، تا روشن نشود پایین نمی آید !
من یک معتاد بالفطره هستم
معتاد لبخند ِ تو ، معتاد چشم های تو !
پشت به تمام ِ سیاهی ها و تنهایی ها ایستاده ام ،
دوست داشتنم را بیرون کشیده ام و دارم تلاش میکنم روشن شود ...
صدای دوست نداشتنات بدجور روی اعصاب است ؛
اما من -پشت کرده به تمام دوستداشتنی های عالم- هنوز دوستت دارم !...
ذهن خطرناک یک انسان معمولی - مهدی صادقی (میم.صاد)