رز بنفش

عاشقانه و مطالب جالب و مفرح و اموزنده

رز بنفش

عاشقانه و مطالب جالب و مفرح و اموزنده

دزد جوانمردی


(ارسال توسط دوست خوبمون مجتبی)

اسب سواری، مرد چلاق و افلیجی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست.
مرد سوار دلش به حال او سوخت.
از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند.
مرد چلاق وقتی بر اسب سوار شد، دهنه ی اسب را کشید و گفت : ... اسب را بردم ، و با اسب گریخت!
اما پیش از آنکه دور شود صاحب اسب داد زد : تو ، تنها اسب را نبردی ، جوانمردی را هم بردی!
اسب مال تو ؛ اما گوش کن ببین چه می گویم! مرد چلاق اسب را نگه داشت.
مرد سوار گفت : هرگز به هیچ کس نگو چگونه اسب را به دست آوردی؛ زیرا می ترسم که دیگر « هیچ سواری » به پیاده ای رحم نکند!

نظرات 3 + ارسال نظر
حسین جمعه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:38 ب.ظ http://rooye-khat.blogsky.com

وبت باحال بودش به منم یه سری بزن

آیسودا جمعه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:42 ب.ظ http://www.irpersian.com

سلام
خیلی وبلاگ خوبی داری
اگه دوست داری امارت بالا بره بیا و سایتت را در موتور جستجوی ما ثبت کن!
برای اینکار کافیه سایت خودت را جستجو کنی آدرسشو! به همین راحتی!البته به مثال زیر توجه کن و کپیش کن و فقط آدرس سایت مارا عوض کن و بعد جستجو!!!



مثلا:
Site:www.irpersian.com

forush جمعه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:54 ب.ظ http://shahreroyaee.mihanblog.com

خوشحال میشم به وبلاگ من هم سر بزنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد